-
هر خم زلف تو یک جمع پریشان دارد
پنجشنبه 15 تیر 1396 17:04
هر خم زلف تو یک جمع پریشان دارد وه که این سلسله صد سلسله جنبان دارد چنبر زلف تو گر نیست به گردون هم چشم پس چرا گوی قمر در خم چوگان دارد سر نالیدن مرغان قفس کی داند آن که از خانه رهی تا به گلستان دارد شد چمن انجمن از بوی خوشش پنداری که سمن در بغل و گل به گریبان دارد با وجودی که رخ از پرده ندادهست نشان یک جهان واله و...
-
اخترانی که به شب در نظر ما آیند
پنجشنبه 15 تیر 1396 16:57
اخترانی که به شب در نظر ما آیند پیش خورشید محالست که پیدا آیند همچنین پیش وجودت همه خوبان عدمند گر چه در چشم خلایق همه زیبا آیند
-
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
چهارشنبه 14 تیر 1396 16:55
هیچ طبیبی ندهد بی مرضی حب و دوا من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
-
بسازید رهی را که کنون
سهشنبه 13 تیر 1396 16:10
بسازید رهی را که کنون تا ابد سوی صداقت برود و بکارید به هرخانه گلی که فقط بوی محبت بدهد
-
هر کجا زمزمه عشق و همای شوقی است
دوشنبه 12 تیر 1396 16:08
هر کجا زمزمه عشق و همای شوقی است به هواداری آن سرو روان خواهد بود شهریارا به گدایی در میکده ناز که دلت محرم اسرار نهان خواهد بود
-
هرچه هستی باش!
یکشنبه 11 تیر 1396 16:01
هرچه هستی باش! اما کاش... نه،جز اینم آرزویی نیست هرچه هستی باش! اما باش!
-
از در یار گذر نتوان کرد
شنبه 10 تیر 1396 19:46
از در یار گذر نتوان کرد رخ سوی یار دگر نتوان کرد ناگذشته ز سر هر دو جهان بر سر کوش گذر نتوان کرد زان چنان رخ، که تمنای دل است صبر ازین بیش مگر نتوان کرد با چنین دیده، که پرخوناب است به چنان روی نظر نتوان کرد چون حدیث لب شیرینش رود یاد حلوا و شکر نتوان کرد سخن زلف مشوش بگذار دل ازین شیفتهتر نتوان کرد قصهٔ درد دل خود...
-
رونق عهد شباب است دگر بستان را
شنبه 10 تیر 1396 15:49
رونق عهد شباب است دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را
-
بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم
جمعه 9 تیر 1396 15:23
بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم سخن از آن گل خندان به سخندان گویم غزل آموز غزالانم و با نای شبان غزل خود به غزالان غزلخوان گویم
-
ای جان ! تو چیزی دیگری ...
پنجشنبه 8 تیر 1396 15:16
گر شاخه ها دارد تری ور سرو دارد سروری ور گل کند صد دلبری ای جان ! تو چیزی دیگری ...
-
سلامی جانفزا چون وصل جانان
چهارشنبه 7 تیر 1396 15:00
سلامی جانفزا چون وصل جانان سلامی خوش چو خوی مهربانان سلامی کز وجودش عشق زاید ز سر تا پای او بوی دل آید...
-
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
سهشنبه 6 تیر 1396 15:05
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است راه دل خود را نتوانم که نپویم ... هر صبح در آیینهی جادویی خورشید چون مینگرم، او همه من، من همه اویم ...
-
عمر زاهد همه طى شد " به تمناى بهشت "
سهشنبه 6 تیر 1396 15:02
عمر زاهد همه طى شد " به تمناى بهشت " او ندانست که در " ترک تمناست" بهشت این چه حرفیست که در "عالم بالاست بهشت" هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت.... دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
-
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1396 23:48
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ
-
امروز ترا دسترس فردا نیست
یکشنبه 24 اردیبهشت 1396 12:19
امروز ترا دسترس فردا نیست و اندیشه فردات بجز سودا نیست ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
-
دل اگر از من گریزد وای من
دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 08:47
دل اگر از من گریزد وای من غم اگر از دل گریزد وای دل ما ز رسوایی بلند آوازه ایم نامور شد هر که شد رسوای دل
-
ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
سهشنبه 5 اردیبهشت 1396 12:15
ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو حیران و خجل نرگس مخمور از تو گل با تو برابری کجا یارد کرد کاو نور زِ مَه دارد و مَه نور از تو
-
کرد فارغ گل رویت ز گلستان ما را
شنبه 2 اردیبهشت 1396 16:12
کرد فارغ گل رویت ز گلستان ما را کفر زلف تو برآورد ز ایمان ما را تا خیال قد و بالای تو در دل بگذشت خاطر آزاد شد از سرو خرامان ما را ما که در عشق تو آشفته و شوریده شدیم میکند حلقهٔ زلف تو پریشان ما را تا به دامان وصالت نرسد دست امید دست کوته نکند اشگ ز دامان ما را در ره کعبهٔ وصل تو ز پا ننشینیم گرچه در پا شکند خار...
-
خادم دیر مغانم، هنری بهتر از این
جمعه 1 اردیبهشت 1396 15:59
خادم دیر مغانم، هنری بهتر از این بی خبر از دو جهانم، هنری بهتر از این ساقی نوش لبم دوش به یک باده نواخت کس ندادهست به مستان شکری بهتر از این چشم امید ز خاک در میخانه مپوش که نماید به نظر خاک دری بهتر از این میوهٔ عیش بسی چیدم از آن نخل مراد کی دهد باغ محبت ثمری بهتر از این بر فراز قدش آن روی فروزان بنگر کز سر سرو...
-
ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم
سهشنبه 29 فروردین 1396 17:36
ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم
-
ﭘﯿﺮم و ﮔﺎهی دﻟﻢ ﯾﺎد ﺟﻮاﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
دوشنبه 28 فروردین 1396 14:01
ﭘﯿﺮم و ﮔﺎﻫﯽ دﻟﻢ ﯾﺎد ﺟﻮاﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻠﺒﻞ ﺷﻮﻗﻢ ﻫﻮای ﻧﻐﻤﻪ ﺧﻮاﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻫﻤﺘﻢ ﺗﺎ ﻣﯿﺮود ﺳﺎز ﻏﺰل ﮔﯿﺮد ﺑﻪ دﺳﺖ ﻃﺎﻗﺘﻢ اﻇﻬﺎر ﻋﺠﺰو ﻧﺎ ﺗﻮاﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻠﺒﻠﯽ در ﺳﯿﻨﻪ ﻣﯽ ﻧﺎﻟﺪ ﻫﻨﻮزم ﮐﺎﯾﻦ ﭼﻤﻦ ﺑﺎ ﺧﺰان ﻫﻢ آﺷﺘﯽ و ﮔﻞ ﻓﺸﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﺎ ﺑﻪ داغ ﻋﺸﻘﺒﺎزﯾﻬﺎ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ و ﻫﻨﻮز ﭼﺸﻢ ﭘﺮوﯾﻦ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﭼﺸﻤﮏ ﭘﺮاﻧﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻧﺎی ﻣﺎ ﺧﺎﻣﻮش وﻟﯽ اﯾﻦ زﻫﺮه ﺷﯿﻄﺎن ﻫﻨﻮز ﺑﺎ ﻫﻤﺎن...
-
از غم عشقت جگر خون است باز
جمعه 25 فروردین 1396 10:58
از غم عشقت جگر خون است باز خود بپرس از دل که او چون است باز؟ هر زمان از غمزهٔ خونریز تو بر دل من صد شبیخون است باز تا سر زلف تو را دل جای کرد از سرای عقل بیرون است باز حال دل بودی پریشان پیش ازین نی چنین درهم که اکنون است باز از فراق تو برای درد دل صد بلا و غصه معجون است باز تا جگر خون کردی، ای جان، ز انتظار روزی دل،...
-
من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود
پنجشنبه 24 فروردین 1396 18:12
من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود خرم آن روی که در روی تو باشد همه عمر وین نباشد مگر آن وقت که رای تو بود ذرهای در همه اجزای من مسکین نیست که نه آن ذره معلق به هوای تو بود تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من هیچ کس مینپسندم که به جای تو بود به وفای تو که گر خشت زنند از گل من...
-
مکن منع تماشایی ز دیدن
پنجشنبه 24 فروردین 1396 13:47
مکن منع تماشایی ز دیدن که این گل کم نمیگردد به چیدن چو ابروی بتان محراب خود کن کمانی را که نتوانی کشیدن مرا از خرمن افلاک، چون چشم پر کاهی است حاصل از پریدن نگردد قطع راه عشق، بیشوق به پای خفته نتوان ره بریدن به از جوش سخای چشمه سارست جواب تلخ از دریا شنیدن مزن زنهار لاف حق شناسی چو نتوانی به کنه خود رسیدن پس از...
-
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
چهارشنبه 23 فروردین 1396 18:08
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ کردهای عهد که بازآیی و ما را بکشی وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ رفتی و باز نمیآیی و من بی تو به جان جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی گرچه مستوجب صد گونه...
-
بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم
چهارشنبه 23 فروردین 1396 12:54
بلبل عشقم و از آن گل خندان گویم سخن از آن گل خندان به سخندان گویم غزل آموز غزالانم و با نای شبان غزل خود به غزالان غزلخوان گویم
-
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
سهشنبه 22 فروردین 1396 17:32
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کاری هست هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست
-
دوست با من دشمن و با دشمن من گشته دوست
سهشنبه 22 فروردین 1396 12:58
دوست با من دشمن و با دشمن من گشته دوست هر که با من دوست باشد دشمن جان من اوست
-
در کاسه ی وصل تو اگر زهر دهندم
دوشنبه 21 فروردین 1396 20:14
در کاسه ی وصل تو اگر زهر دهندم خوش تر که به پیمانه ی هجران تو، قندم
-
کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست
یکشنبه 20 فروردین 1396 12:53
کنون که فتنه فرا رفت و فرصتست ای دوست بیا که نوبت انس است و الفتست ای دوست دلم به حال گل و سرو و لاله می سوزد ز بسکه باغ طبیعت پرآفتست ای دوست